مردم ایران و خاورمیانه بجای اینکه علوم انسانی و الهیات مدرن را که همان اومانیسم است را سرلوحه جهان بینی و ایدئولوژی و احکام خود کنند همواره در جستجوی اسلام و زرتشت که متعلق به عهد جاهلیت باستان است، هستند.
اینها خیال میکنند انسان در هزاران سال قبل به تکامل عقیدتی رسیده است در حالیکه در حقیقت، آن دوران، دوران عقب ماندگی و جهل است.
مردم باید به ادیان و بینش های فلسفی و مدرن، روی آورند تا مشکلات شخصی و اجتماعی شان حل شود و پیشرفت کنند.
https://antienslave.blogspot.com/2024/10...ution.html
درود
مشخص نیست منظورتون از باستانگرایی چیه. یه‌مقدار کلی‌گویی هم کردی. مثلاً آموزه‌های دوران گذشته رو یک‌جا اشتباه دونستی و بالعکس.
مدرن بودن چیزی، به معنی خوب بودن اون نیست و قدیمی بودن هم لزوماً چیزی رو بد نمی‌کنه. مثلاً ساینتولوژی مدرنه و آموزه‌های مارکوس اورلیوس باستانیه. اولی اشتباهه، دومی درسته.
ما مجبور نیستیم بین دوران باستان و مدرنیته یکی رو انتخاب کنیم. می‌شه از هر کدوم یه چیزایی برداشت. پیشرفت، بیشتر به معنی پذیرش و نقد هوشمندانه‌اس، نه پذیرش یا رد کورکورانه یه دوره خاص.
(10-28-2024, 05:19 PM)Blue Blooded نوشته: [ -> ]درود
مشخص نیست منظورتون از باستانگرایی چیه. یه‌مقدار کلی‌گویی هم کردی. مثلاً آموزه‌های دوران گذشته رو یک‌جا اشتباه دونستی و بالعکس.
مدرن بودن چیزی، به معنی خوب بودن اون نیست و قدیمی بودن هم لزوماً چیزی رو بد نمی‌کنه. مثلاً ساینتولوژی مدرنه و آموزه‌های مارکوس اورلیوس باستانیه. اولی اشتباهه، دومی درسته.
ما مجبور نیستیم بین دوران باستان و مدرنیته یکی رو انتخاب کنیم. می‌شه از هر کدوم یه چیزایی برداشت. پیشرفت، بیشتر به معنی پذیرش و نقد هوشمندانه‌اس، نه پذیرش یا رد کورکورانه یه دوره خاص.
مشکل چند چیز است:
1- ایرانیها فکر میکنند چند هزار سال پیش به تکامل فرهنگی رسیده اند و همان برای امروز کافی است.
2- ایرانی ها فکر میکنند فرهنگ امروزی حتما باید تغییر یافته همان فرهنگ مسلمانی یا زرتشتی باشد نه اینکه فرهنگی جدید باشد. یعنی فرهنگ زرتشتی را کمی تغییر دهیم بشود فرهنگ امروزی.
3- ایرانی ها نمیدانند که همان فرهنگ زرتشتی پر عیب و ایراد است مثلا کاست و اختلاف طبقاتی داردو خرافات دارد و ضدیت با زن و محدود کردن زن را دارد. از اسلام بهتر است ولی به هر حال عقب مانده است.
4- ایرانیها نمیدانند اومانیست و مدرنیسم و تجدد گرایی و ابتکارگرایی و خلاقیت باید در دین و فرهنگ مردم باشد تا پیشرفت و آسایش و حقوق بشر حاصل شود.
5- ایرانی ها خیلی ضد زن و ضد لذت و ضد برهنگی هستند و هنوز خیلس ایرانی ها لذت دادن و لذت گرفتن را بد میدانند برای همین فعالان رقص و آواز و سکس را که کارشان شاد کردن ولذت دادن است را آدمهای بدی میدانند یا حقیر میدانند یا مسخره میکنندشان یا فحششان میدهند.
6- ایرانی ها لج بازی با غرب و شرق دارند. مثلا تقویم کاربردی روز را میخواهند یا 1400 ساله کنند یا 2500 ساله به فکرشان نمیرسد مثل همه کشورها تاریخ اداری و رسمس را میلادی کنند.
7-این لج و لج بازی با غرب و شرق جالب است. خودروی تویوتا و بنز را عینا قبول می کنند ولی فرهنگ جامعه را مخصوصا میخواهند دستکاری کنند مثلا بگویند در حقوق بشر ایرانی اعدام باشد یا آازدی ادیان نباشد یا آزادی زن نباشد.
این باستنگرایی مشکل اصلی است یعنی الان اپوزیسیون باید مردم را به اومانیسم و لیبرالیسم و سوسیال-لیبرالیسم به عنوان عقیده و دین فرابخوانند برعکس مردم را به زرتشتیت فرامیخوانند.
یا در شعارهایشان از اینکه دختران و پسران روشن شده اند و به پرده بکارت اهمیت نمیدهند و اهل رابطه مثل خارج شده اند به عنوان فاجعه نگاه میکنند و میخواهند زن آزاد نباشد و به دختری که رابطه جنسی با چند مرد داشته به دیده حقارت نگاه شود.
اینها مشکلات باستانگرایی بود.